ماده 312
جنایت بر نفس، عضو و منفعت با هر یک از ادله اثبات دعوا قابل اثبات است.
ماده 313
ادله اثبات جنایت عبارتند از اقرار، شهادت، قسامه و علم قاضی.
ماده 314
اقرار باید با لفظ یا نوشتن و یا با عمل معتبر از قبیل اشاره در صورت لالی صورت گیرد و صریح یا ضمنی باشد.
ماده 315
اقرار در صورتی نافذ است که اقرارکننده عاقل، بالغ، مختار و قاصد باشد.
ماده 316
اقرار به جنایتی که ممکن است موجب قصاص یا دیه باشد، تنها در صورتی معتبر است که صریح باشد.
ماده 317
اقرار شخص مست، نائم یا کسی که به واسطه بیهوشی یا موارد مشابه فاقد اراده است، معتبر نیست.
ماده 318
اقرار در صورتی معتبر است که به قصد بیان حقیقت باشد و با اکراه، اجبار، شوخی یا حالات مشابه نباشد.
ماده 319
اقرار در مورد جنایت باید دو بار تکرار شود.
ماده 320
شهادت در جنایت باید توسط شهود واجد شرایط شرعی ارائه شود.
ماده 321
برای اثبات جنایت عمدی بر نفس، شهادت دو مرد عادل کفایت میکند.
ماده 322
برای اثبات جنایت عمدی بر عضو، شهادت دو مرد عادل لازم است.
ماده 323
در جنایات شبهعمد و خطای محض نیز شهادت دو مرد عادل کفایت میکند.
ماده 324
شهادت زنان به تنهایی یا به همراه مردان در جنایات قابل قبول نیست، مگر در موارد استثنایی که قانون تصریح کرده باشد.
ماده 325
شهادت باید صریح و بدون ابهام باشد و براساس مشاهده مستقیم ارائه گردد.
ماده 326
شهود باید اهلیت لازم را داشته باشند و شهادت مبتنی بر حدس، گمان و امور غیرمشهود باطل است.
ماده 327
قسامه یکی از طرق اثبات جنایات است که در صورت فقدان سایر ادله و وجود لوث اعمال میشود.
ماده 328
لوث عبارت است از وجود قراینی که ظن قوی به ارتکاب جنایت توسط متهم ایجاد کند.
ماده 329
در موارد وجود لوث، مدعی میتواند با اجرای قسامه ادعای خود را اثبات کند.
ماده 330
قسامه در قتل عمد و شبهعمد و خطای محض و همچنین جنایات کمتر از نفس، حسب مورد، جاری میشود.
ماده 331
در قتل عمد، مدعی باید پنجاه نفر از خویشان نسبی خود را برای ادای سوگند حاضر کند.
ماده 332
در قتل شبهعمد و خطای محض، مدعی باید بیست و پنج نفر از خویشان نسبی خود را برای ادای سوگند حاضر کند.
ماده 333
در صورت نبود تعداد لازم خویشاوندان، مدعی میتواند تعداد کمتر را به همراه تکرار سوگند حاضر کند.
ماده 334
سوگندها باید براساس قطع و یقین خورده شود و دروغگویی در آن موجب مسئولیت شرعی است.
ماده 335
در جنایات بر اعضا و منافع، قسامه به نسبت دیه تعیینشده اجرا میشود.
ماده 336
اجرای قسامه مانع از استفاده از علم قاضی یا سایر ادله قانونی نیست.
ماده 337
علم قاضی یکی از ادله اثبات جنایت است و باید مبتنی بر مستندات قطعی باشد.
ماده 338
در مواردی که علم قاضی بر پایه ادله موجود یا قراین متقن باشد، میتواند مبنای صدور حکم قرار گیرد.
ماده 339
در صورت تعارض میان علم قاضی و سایر ادله اثباتی، علم قاضی مقدم است.
ماده 340
حکم مبتنی بر علم قاضی باید در متن حکم صراحتاً ذکر و مستدل شود.
ماده 341
مدعیعلیه میتواند با ارائه ادله مخالف، علم قاضی را مخدوش کند.
ماده 342
توسل به زور، تهدید یا تطمیع برای اخذ اقرار یا شهادت باطل و فاقد اعتبار است.
ماده 343
در صورت ارائه ادله جدید که مخالف با دلایل قبلی باشد، قاضی موظف به بررسی مجدد است.
ماده 344
موارد فقدان ادله یا تعارض آنها باید به نفع متهم تفسیر شود.
ماده 345
حکم به قصاص، دیه یا تعزیر مستلزم احراز دقیق و قاطع ادله است.
ماده 346
هیچکس نمیتواند به صرف اقرار یا شهادت بر ضرر خود یا دیگری، خود را مستحق قصاص یا دیه کند.